به گزارش سینماپرس و به نقل از مشاور رسانه ای این اثر سینمایی «جواد طوسی» منتقد و نویسنده سینمایی در مورد فیلم «پشت دیوار سکوت» گفت: کارنامه هنری و سینمایی مسعود جعفری جوزانی به ما می گوید که او انسان دغدغه مند و ریشه داری ست و بر اساس شناختی که از او دارم معتقدم پایمردانه به اصول و عقاید خود پایبند بوده و آن تبارشناسی فردی، فرهنگی و اجتماعی را همواره دستورکارش قرارداده است. حفظ روح ملی، دغدغه اصلی جعفری جوزانی است و این را به صور مختلف در آثار ش نمودار کرده است.
وی همچنین گفت: حتی فکر میکنم آن دورانی که جوزانی تحصیلات آکادمیکش را در سرزمینی که همواره سنگ «دموکراسی» را به شکل ویترینی و متظاهرانه به سینه زده، شیفته و مرعوب این محیط و تفکر فریبندهاش نشده است. به عبارتی، او تکنیک غربی را صرف انعکاس هر چه بهتر هویت و روح شرقی میکند.
طوسی در ادامه افزود: جوزانی در یک شرایط حساس تاریخی ـ اجتماعی وارد جامعه خودش میشود و مبتنی بر نگاهی دغدغهمند، آثار خودش را مرحله به مرحله به نمایش میگذارد. آثاری که از همان فیلمهای کوتاه اولیه، اعم از زنده و انیمیشن، همه به آن ریشههای ملی و عرفانی تکیه دارند.
وی همچنین گفت: این تعلق خاطر یک فیلمساز به شاعری در جایگاه تاریخساز و انکارناپذیر مولانا و استفاده از یک بیان موجز تصویری دراین وامگیری ادیبانه در تجربههای آغازین جوزانی کاملا مشاهده میشود. او در اولین فیلم بلندخود، «جادههای سرد» به رابطه انسان با طبیعت میپردازد و ازتنازع بقا به نگاهی مردم شناسانه و انسانی میرسد؛ بدون اینکه بخواهد از لهجه، کلام و ادبیات بومی استفاده ابزاری و توهین آمیزکند. درواقع، جوزانی در این مواجهه عینی با محیط بکر انتخابیاش، در برابر همه آن آدمها و مناسکی که دارند در آن جامعه نسبتاً بدوی تجربه میکنند، سرتعظیم فرو میآورد. متقابلا او از طریق فردیتی چون آقای موسوی که در شکل ظاهریاش نقص عضو دارد، کنشمندی عارفانهای را به نمایش میگذارد. یکی از حلقههای تکرار شونده در آثار جوزانی که به یک ترجیعبند تبدیل میشود، همین نگاه مبتنی بر عرفان است که هیچ موقع رنگ و بوی گوشهنشینی ندارد و در یک «دل ای دل ای» کردن و «مولا مولا» و «انالحق» گفتن روبنایی و شفاهی خلاصه نمیشود؛ حتماً باید کنشگری و عملگرایی اجتماعی داشته باشد.
این منتقد سینمای ایران در ادامه سخنانش افزود: در مسیر بعدی، نوع مواجهه جوزانی را با متن تاریخ میبینیم؛ تاریخی که ضایعات و تلفات خود را دارد. ولی افراد منتخب جوزانی هیچگاه نگاه منفعلانه و ساکن نسبت به این رخدادها و حوادث درحال تکرار ندارند. در آثار جوزانی، یک ناظر تاریخی آگاه میبینیم که گویی از تمام این رخدادها و کشمکشهای پایان ناپذیر عبور میکند تا با تلخکامی به ما بگوید گوش شنوایی نیست و لعبتکان و بازی خوردگان تاریخ نمیخواهند عبرت بگیرند. از زاویه دید ناظر دلنگرانی چون مسعود جعفری جوزانی، نقبی به گذشتههای نه چندان دور زده میشود، حوادث، تقابلها، رابطه انسان متفکر و دلسوز و روشنفکر با افراد و اقشار فاقد هویت فردی و منزلت اجتماعی زمینهساز درگیریها و ضایعاتی میشوند که با تراژدی گره میخورند؛ جوزانی همه اینها را در نمایشی موجز و هنرمندانه با تکیه بر قصه و روایت پایهریزی میکند و نهایتاً در افق دید واقعبینانه و در عین حال آرمانیاش، حالتی سایه روشن را به نمایش میگذارد.
وی با اشاره به مصادیق این نوع نگاه گفت: تجلی عینی این زاویه دید جعفری جوزانی را در فیلمهای «شیر سنگی»، «در مسیر تندباد» و مجموعه تلویزیونی ماندگار «در چشم باد» میبینید که چگونه افراد برگزیده او از طریق یک موقعیت فردی «راوی» میشوند و این راوی در متن تاریخ طی طریقی پرکشش دارد و نهایتاً انگار حدیث نفس گذشته و حال این سرزمین را عیان میکنند.
این منتقد سینمای ایران در ادامه سخنانش تأکید کرد: آعلی یار «شیرسنگی»، بیژن ایرانی «در چشم باد» و آن خلبان به شهادت رسیده «پشت دیوار سکوت» که در رؤیاهای دختر حقطلبش ستاره، ظاهر میشود، همه به عنوان اسطورههای بر حق جوزانی، ریشه محکم در این خاک پهناور و خونین دارند. در «پشت دیوار سکوت» به عنوان آخرین فیلم جوزانی، ساحت اسطوره را در مناسبات جامعه پرهیاهو و هویت باخته معاصر و در مرز میان واقعیت و رؤیا و فانتزی میبینبم. خلبانی پیوندخورده با آن رخداد و دفاع مقدس هشت ساله، قابلیت آن را داردکه وجه دیگری از قهرمانگرایی را در جامعه بیقهرمان این زمانه رقم بزند. شما این حس و شمایل قهرمانگرایانه را در یک رابطه عاطفی و عاشقانه میان یک دختر و پدرش میبینید. درواقع، جوزانی نمیخواهد این اسطوره تاریخی را در سایه و یک فلاشبک ذهنی قرار دهد.
وی افزود: ستاره میخواهد برای پدر از دست رفتهاش، حضوری نامیرا قائل شود و این را عملا در رؤیاها و زندگی روزمرهاش به نمایش میگذارد؛ انگار پدرهویتمندش محرک او در آن حضور و جولاندهی اجتماعیاش است. این سهیم شدن کانون خانواده در برخورد و درک درست شرایط عینی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی معاصر، نقطه آرمانی نگاه دغدغهمند فیلمسازی چون مسعود جعفری جوزانی است که در یک همآوایی و همسرایی نهایی متجلی میشود.
طوسی در ادامه اظهار داشت: ولی در عین حال، شما در مسیری که فیلم «پشت دیوار سکوت» طی میکند، همه گونه آدمی میبینید. آدمی که واقعبین است و حوزه فرهنگی را مدیریت میکند (بهزاد فراهانی)، ولی از واقعیت تلخ زمانه هم میگوید. او نمیخواهد محافظهکار باشد، ولی این محافظهکاری از شرایط بیرونی جامعه به او تحمیل میشود. با این حال، او آدمی خنثی و منفعل نیست و برای رفع مشکل آموزشی یک نوجوان، قدم مثبت بر میدارد.
«جواد طوسی» وکیل دادگستری در ادامه سخنانش تأکید کرد: وکیل «پشت دیوار سکوت»، بر خلاف بسیاری از فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی یک حضور دافعهآمیز صرف ندارد. او با آن بازپرس پرونده، بحث میکند و حتی برای مسیر بهتر پرونده، ارائه طریق میکند. در همان یکی دو سکانسی که مرتبط با دادسرا و دستگاه قضایی است، جوزانی بر خلاف بسیاری از کارگردانها که از مشاور حقوقی استفاده نمیکنند؛ با بنده تماس گرفت و گفت برای هر چه بهترشدن دیالوگهای این صحنه، که بین بازپرس و شاکی و متهم و وکیل ردوبدل میشود، چه نکاتی را پیشنهاد میکنی؟ که مواردی پیشنهاد و عمل شد. این نشان میدهد که آقای جوزانی یک صاحت یک سویه ندارد. این سعه صدر و نگاه روشنبینانه، برایم قابل ستایش است.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به نگاه تحلیلگر مسعود جعفری جوزانی در حوزه عرفان گفت: در «پشت دیوارسکوت» چند مفهوم عرفانی با هم درآمیخته میشود. یک وجه نمایشی این قضیه از طریق تکگوییهای «ستاره» به عنوان راوی اصلی فیلم و وامگرفتن از قصه «شازده کوچولو» ی «آنتوان دوسنت اگزوپری» نمودار میشود. وجه دیگر برگرفته از «منطق الطیر» عطار است. من چند بیت قسمت انتهایی «منطق الطیر» را میخوانم، شما مصادیق آن را در رابطههای فردی و اجتماعی و حضور تجمعیافته آدمهای «پشت دیوار سکوت» درذهنتان مرور کنید، تا ببینید چقدر با رفتار و ناسبات شخصیتهای اصلی و وجه تأویلپذیر فیلم، همخوانی دارند:
ما به سیمرغی بسی اولی تریم / زانکه سیمرغ حقیقی گوهریم
محو ما گردید در صد عز و ناز / تا به ما در خویش را یابید باز
محو او گشتند آخر بر دوام / سایه در خورشید گم شد و السلام
درست مترادف این بیت آخر را شما در مولانا میبینید:
آفتاب آمد دلیل آفتاب / گر دلیلت باید از وی رخ متاب
طوسی همچنین گفت: ببینید چقدر این مفاهیم عرفانی یک وجه زمینی و اینجایی پیدا میکنند و کاملاً میتواند با رفتارشناسی «ستاره» و مجموعهای که آن حضور اجتماعی را پوشش میدهند، همدلی و همراهی داشته باشد. به عقیده من، این بیان سهل و ممتنع و نگاه بیتکلف در جای جای فیلم مشاهده میشود.
وی افزود: شاید بتوان گفت بخشی از این شیوه بیانی، ادای دین جوزانی است به تاریخ سینما و فیلمساز مورد علاقهاش «جان فورد» که بازتاب قبلیاش را در بعضی از میزانسنهای «شیر سنگی» و «در مسیر تندباد» و سریال «در چشم باد» شاهد بودیم. یک وجه دیگر این ادای دین به سینما را در استفاده از یکی از فیلمهای شاخص نئورئالیسم، «معجزه در میلان» ساخته «ویتوریو دسیکا» در ترکیب فانتزی و واقعیت و آرمانگرایی میبینیم.
این نویسنده سینمایی در ادامه تصریح کرد: حسن ختام گفته من، باز به آن ترجیع بند و عناصر تکرارشونده در آثارمسعودجعفری جوزانی بر میگردد که مبتنی بر یک نگاه عدالت خواهانه و
دغدغهمندی است که از یک آرمانخواهی تبعیت میکند و در عین حال، آن را پیشنهاد میدهد. امیدوارم این انگیزه و انرژی و روحیه ملی در مسیر بعدی فعالیت او همچنان تداوم داشته باشد.
وی افزود: یک نکته را لازم میدانم یادآوری کنم؛ تماشاگران این فیلم میتوانند مبلغین آن در نمایش عمومی باشند. در کنار این حجم انبوه فیلمهای فاقد هویت که بخش اعظم اکران عمومی سینماهای ما را اشغال کردهاند، «پشت دیوارسکوت» میتواند یک الگوی مناسب و پیشنها اصیل و اینحایی باشد. من اصلاً مخالف سرگرمسازی نیستم، ولی به جرأت میتوانم بگویم آن شرایط بیهویت و از همگسیخته نیمه اول دهه ۵۰ که نمونههایش را در «شمسالله ظفر» و «مامان جونم عاشق شده» و ... می دیدیم، بهنوعی دیگر در حال تکرارشدن است. آنزمان در کنار آن همه نوار متحرک، لااقل فضایی برای نفس کشیدن سینمای فرهنگی با عنوان «موج نو» بود.
«جواد طوسی» منتقد و نویسنده سینمای ایران در پایان سخنانش تأکید کرد: ولی الان فیلمهایی مانند «پشت دیوار سکوت» چگونه میتوانند در صفآرایی منطقی و متعادل اکران قرار بگیرند؟ امیدوارم سیاستگذاران فرهنگی ما اگر گوش شنوایی هست؛ برای رفع این معضل که دارد به یک بحران جدی تبدیل میشود، چارهای بیندیشند و از این حالت انفعالی بیرون بیایند. تردیدی نیست که مسیر متعالی سینمای ما در شرایطی تحقق مییابدکه توازن و تعادل در چرخه تولید سالانه در دستور کار قرار گیرد. «عدالت فرهنگی» یعنی تولید مناسب فیلمهایی از جنس «پشت دیوار سکوت»، در کنار سینمای سالم سرگرمیساز. برای عینیت بخشیدن به این عدالت، میباید فرصتهای تاریخی را به سهولت از دست نداد و از میز ومسئولیت محوله بهدرستی استفاده کرد تا بعدها در پیشگاه تاریخ شرمنده و روسیاه نباشیم.
ارسال نظر